loading...
ترکمن
danial بازدید : 147 سه شنبه 07 مرداد 1393 نظرات (0)
غزنویان جزو اولین سلسله ترک نژاد در ایران بودند. آنها از نواحی شرقی و مرکز آسیا بودند و حرفه اصلی آنها دامداری بود. 
به فرمان سلطان محمود غزنوی دسته ای از غزان به ناحیه خراسان، در بیابان سرخس، ابیورد، شمال قوچان و مشهد فعلی آمده و مسکون شدند.

مبارزه ترکمن ها و غزنویان
بیهقی می نویسد: « ... این ترکمانان در حدود خوارزم پراکنده اند، و بیشتر قصد بلخ و تخارستان می کنند، باید نیرو زیاد فرستاد تا اینان شکست آیند، که قصد دارند از جیحون بگذرند. سال 426 ه.ق فوجی از ترکمانان قوی به حدود ترمذ آمدند و غارت کردند و چهارپایان براندند، جنگ بین «بگ تکین» سپاه سالار ترمذ و ترکمانان از چاشتگاه تا نماز مغرب ادامه داشت آنگاه ترکمانان هزیمت اختیار کردند، بگ تکین به دنبال آنان برفت، ترکمانی تیر انداخت و بر وی اصابت کرد و بعد از سه روز مرد. روز دوشنبه هشتم صفر خواجه احمد عبدالصمد با ترکمانان جنگی بروز دادند، ترکمانان در رمیده به کوه بلخان رفتند چند حاجب مقدم و با نام، بدنبال ایشان برفت و از جمله عبدوس کدخدای مشیر و مدبر بود. آنان چند روزی در باب اینکه نگذارند ترکمانان وارد خراسان شوند با ترکمانان مذاکره کردند و بالاخره بازگشتند. در این ایام ترکمانان قزل و بوقا به خدمت سلطان مسعود آمدند و در جنگ مکرانی ها در خدمت سلطان بودند و رهبر آنها یارق تغمش بود ...»
وقتی بیهقی از شورش ترکمنها و به اصطلاح از فساد نام می برد درباره مظالمی که از سوی دستگاه غزنوی بر آنان وارد می شد چیزی نمی نویسد مگر گرفتن 24 هزار گوسفند به عنوان مالیات و گروگان داشتن رهبران ترکمن ها، در ایامی که مسعود در استرآباد بود خبر از شورش ترکمانان رسید، در ناحیه سرخس، فراوه و نسا، امیر طوس به مسعود نوشته که گروهی از ترکمانان بر این ناحیه آمدند و من امر دادم تا اسبان و چهارپایان به سوی آنان بتازند. روز بعد بونصر مشکان به دربار امیر مسعود آمده از ورود ترکمانان سلجوقی به نسا و مرو خبر داد. امیر مسعود گفت: این هم نتیجه آمدن به استرآباد، ستور زین کنید و به سوی خراسان روانه شویم این سلجوقیان و نیالیان سواری ده هزار از جانب مرو هستند که به نساء آمدند و ترکمانان که آنجا بودند و دیگر فوجی از خوارزمیان مانع آنها نشدند. ترکمن ها قبل از حرکت به سوی خراسان با اعلام قبلی و با نوشتن نامه در خواست حرکت می کنند و با هرگونه برخورد نظامی مخالف بودند. ترکمن ها قصد جنگ نداشتند ولی وقتی مسعود به نیشابور رسید عده ای از درباریان مسعود که کینه شدیدی از ترکمن ها داشتند و دائم به مسعود اخبار دروغ می فرستادند او را به جنگ با ترکمن ها تحریک کردند، حتی در شهر به او گزارش دادند که ترکمانان نسا و باورد آرام اند و قصد جنگ ندارند با این وجود سلطان حمله را آغاز کرد.
« و نماز دیگر روز سه شنبه 21 شعبان، مردی از لشکر مسعود آمد که ترکمانان را بشکستند، قریب هفتصد، هشتصد سر در وقت ببریدند و بسیار مردم دستگیر و غنیمت بسیار گرفتند. در این ایام سه رسول از ترکمانان به نیشابور آمدند، یکی یبغو و دیگری طغرل و سومی داوود و دانشمند بخارا با ایشان بود. آخرین قرار بر آن شد که ولایت نسا و باورد و دهستان، محل سکونت آنها باشد و سه نفر فوق در خدمت دربار (گروگان) باشند، دهستان به نام داوود، نسا به نام طغرل و فراوه به نام یبغو نوشته شد و سه خلقت درست کردند چنانکه رسم ترکمن ها بود، کلاه دو شاخ و لوا و جامه دوخته به رسم غزنویان و اسب و استام و کمر به رسم آنها و جامه های نابریده از هر دستی هر یکی را سی تا.
روز آدینه نوزدهم محرم 428 هجری دو رسول ترکمان را به لشکرگاه آوردند یکی دانشمند بخاری مردی سخنگو و دیگر ترکمانی از نزدیکان او، آنها گفتند که ترکمانان تا حال هیچ فسادی نکردند و ما حاضریم هر گونه خدمتی به انجام برسانیم ولی رسول امیر مسعود جواب داد، این ترکمانان، خراسان را غربال کردند حال ناحیه دیگر، حال برو به سر کردگانت بگو میان ما و شما شمشیر حکم می کند و ما حاضر برای جنگ هستیم. روز سه شنبه قره صفر رسید که داوود سر کرده این ترکمان با چهار هزار سوار ساخته از راه رباط رزن، غور و سیاه کوه قصد غزنین دارد، مسعود گفت: هرگز این قوم راستی نیاید و به وزیر خود گفت تو به سوی هرات رو و ما با سپاهی گران در غزنین با داوود مقابله خواهیم کرد، روز بعد خبر رسید که آن خبر دروغ بود و حقیقت چنان بود که سواری در حدود 150 ترکمان بدان حدود بگذشتند، با آمدن این خبر حرکت مسعود به غزنین باطل گردید.
اخبار دروغ حکام محلی سبب حمله و کشتار و غارت اموال ترکمن ها می شد و آنها نیز در عکس العمل آن به کاروان های تجار حمله می کردند و آنان می نوشتند «ترکمن های غارتگر». در پنچ شنبه 22 ربیع الاول نامه هایی رسید از خراسان که ترکمانان در آن حدود پراکنده اند و شهر تون را غارت کردند و ابولحسن عراقی که سالار کرد و عرب است و بی خبر از اوضاع ترکمانان، عده زیادی را در پی آنان فرستاد که همگی تلف شدند. امیر مسعود وزیرش را روانه خراسان کرد و گفت: هر جا رسیدید نه نسل بگذارید نه حرث.»
زمانی که مسعود برای سرکوب احمد نیالتکین به هند رفته بود، ترکان غز دوباره سر به طغیان برداشتند. تاش فراش در نیشابور 50 تن از سر کردگان آنها را از جمله یغمر را به قتل رساند. ترکان به دامغان و ری و سمنان هجوم آورده و آنجا را غارت کردند. ابوسهل و تاش فراش و حاکم گرگان نیز که نزدیک ری به غزها رسیده بودند ضربه ای دیگر بر آنها وارد آوردند. ترکان مغلوب و 2000 نفر اسیر دادند و بقیه فرار کردند. سال بعد (429 ه.ق) لشکر مسعود در خراسان در مقابل شورشیان ترکمنهای سلجوقی به رهبری طغرل تار و مار شدند. بوسهل حمدوی و صاحب دیوان سوری با اموال بسیار فراری شدند و به گرگان آمدند. کالیجار در این زمان در استرآباد بود. وی از واقعه مطلع شد، بلافاصله به گرگان آمد و آنها را با تمام اموال به استرآباد فرستاد تا در امنیت بیشتری قرار داشته باشند. در سال 430 ه.ق زمانی که سلطان مسعود در استرآباد بود خبر شورش ترکمانان در سرخس و نسا از راه رسید. وی آماده نبرد شد. حمدوی صاحب دیوان جدید گرگان نیز به استرآباد آمد. پس از مشاوره به این نتیجه رسیدند که قبل از رسیدن ترکمانان به استرآباد و گرگان، حمله را آغاز نمایند.
مسعود یکی از سرداران خود به نام سیاشی را به جنگ آنها فرستاد، وی در نسا مغلوب و به هرات گریخت. سپس مسعود حاکم گرگان را به دفع آنها فرستاد، وی نیز مغلوب و به قتل رسید، سال بعد در نبرد دندانقان ترکمانان سلجوقی پیروزی عظیم بدست آوردند و تا سال بعد ولایات طبرستان و گرگان و آذربایجان را متصرف شدند. سلطان مسعود در سال 432 ه.ق زمانی که قدرت غزنویان شدیداً رو به افول بود، درگذشت. بعد از مسعود تا سال 582 ه.ق غزنویان به صورت دولت کوچک محلی در غزنین به حیات خود ادامه دادند.


منبع
سیری در تاریخ ترکمن - مایسا ایری
 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 34
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 39
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 107
  • بازدید ماه : 97
  • بازدید سال : 3,246
  • بازدید کلی : 17,236